دده قورقود (کتاب)
دده قورقود (کتاب)
دَدَهقورقود (به ترکی آذربایجانی:Kitabi Dədə Qorqud به ترکی استانبولی:Dede Korkut ُ ترکمنی:Gorkut-ata ) نام یکی از قدیمیترین داستانهای اسطورهای ترکهای اغوز است که در حدود قرن شانزده میلادی به صورت مکتوب در آمده است.[۱][۲] این مجموعه از ۱۲ داستان به نثر و نظم تشکیل شده و مجموعه پر ارزشی است که زندگی، ارزشهای اجتماعی و باورهای ایلهای ترکی را نشان میدهد. قدمت داستانها مربوط به قرنهای چهاردهم و پانزدهم میلادی میباشد[۳][۴] [۵].
محتویات[نهفتن] |
شخص ددهقورقود
شخصیت ددهقورقود که کتاب به نام او نامیده شده را یک پير فرزانه، غيبگو، طالعشناس، و اوزان (قابل مقایسه با عاشیقهای امروزین) و روحانی غز دانستهاند. واژه دده به معنی «بابابزرگ» است. اینکه آیا دده قورقود شخصیتی راستین بوده یا داستانی، قابل اثبات یا رد نیست. گوری وجود دارد که به باور مردم، محل خاکسپاری ددهقورقود افسانهای است. در باور ایشان ددهقورقود در سن ۳۰۰ سالگی درگذشت. این گور در نزدیکی شهری که به نام او قورقود نامیده شده قرار دارد. این شهر در مسیر راه آهن کازالینسک به قیزیلاوردا در قزاقستان و در ۱۵۰ مایلی خاور دریاچه آرال قرار دارد.
ترجمه ها
کتاب دده قورقود به زبانها مختلف ترجمه شده است.اولین ترجمه ددهقورقود به زبان آلمانی در سال ۱۸۱۵ از روی نسخه کتابخانه درسدن در آلمان بود. دستنویس دیگر این کتاب در واتیکان است.
غیر از ترجمه های آلمانی.روسی.ایتالیایی چندین ترجمه دیگر نیز به سایر زبانهای اروپایی واسیایی صورت گرفته از جمله انها دو ترجمه به زبان انگلیسی را میتوان نام برد که اولی د ر انگلستان و و دومی در امریکا انجام یافته است.از ترجمه کنندگان میتوان به ترجمه دیگر از یواخیم هاین به زبان المانی که درسال ۱۹۵۸ درشهرزوریخ و چاپ به زبان روسی در سال۱۹۶۲به وسیله بارتولد وانتشار توسط ویکتورژیرمونسکی در مسکو اشاره کرد. متن کامل کتاب هم که با ارسم خط اصلی ان بر اساس نسخه کتابخانه برلین در سال۱۹۱۶ از سوی کیلیسلس رفعت محقق کشور ترکیه که تلاش پیگیری در نشر متون زبان ترکی داشته در شهر استامبول به چاپ رسید.او واژه هاو عباراتی که نامفهوم ومغلوب بوده تصحیح کرده است با این وجود برخی واژها و مفاهیم نامشکوف مانده که در برابر انها عبارت مفهوم نشد درج گردیده است.
جشن يونسكو
هرچند در سال ۱۹۹۸ كتاب دده قورقود از طرف جمهوری آذربایجان و سازمان یونسکو نامزد و در سال ۲۰۰۰ "هزارو سيصدومين سالگرد نوشته شدن حماسه آذربایجانی دده قورقود" جشن گرفته شد. ولی این اثر مربوط به ۵۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش است که ۴۰۰ سال پیش به صورت کتاب درآمده است.
از سال ۱۹۵۶ یونسکو براي بزرگداشت و شناساندن وقایع تاریخی و شخصیت های برجسته کشورهای عضو برای جهانيان جشن هایی را ترتيب می دهد.
هر قومی برای خود حماسه هایی دارد ، مثلا کتاب شاهنامه فردوسی کتاب حماسه سرای قوم سیستان و فارس است . ما ترک ها نیز برای خودمان حماسه های زیادی داریم و کتاب های گوناگونی،یکی از این کتاب ها کتاب دده قورقود می باشد. دده قورقود و افسانه هاى دده قورقود ميراث مشترك همه خلقهاى ترك است.
نام دده قورقود اكنون در دنيا شناخته شده است . شايد گمنامترين جايي كه شناخت كمتري نسبت بدان دارند ايران باشد. غالب دانشگاههاي بزرگ دنيا آنرا از شاخه هاي تخصصي زبان تركي تدريس مي كنند و ترجمه هاي آن در ادبيات زبانهاي ديگر نيز وارد شده است. داستانهاي دده قورقود به هزاران سال پيش برمي گردد اما قديمي ترين نسخه خطي استنساخ شده از آن مربوط به سال 444 قمري است و شانزده سال بعد بايد جشن هزاره نسخه خطي آن برپا گردد و یونسکو سال 1999 را به نام دده قورقورد نام گذاری كرده بود.
شخصیت ددهقورقود:
شخصیت ددهقورقود که کتاب به نام او نامیده شده یک فالبین، آوازهخوان دورهگرد (اوزان) و روحانی غز است که کرامات و فضایل عظیمی دارد. واژه دده به معنی «بابابزرگ» است.
با نگاهي ديگر به اين قصّهها ميتوانيم اوصاف دده قورقود را چنين وصف كنيم:
دده قورقود به همه چيز آگاه است. ايزد تعالي الهامبخش اوست. چون نزديك به زمان آشكار گرديدن دين مبين اسلام و ظهور رسول اكرم(ص) به دنيا آمده است، چونان مبشّري مذهبي، و از بندگان خاصّ خداست. نزديكي به ايزدتعالي، پيامبر حق، و آشنايي با اصول و احكام ديني باعث شده وي به صورت مردي مقدس درآيد كه با زباني سخته، استوار و آهنگين، اشعار تر بسرايد و قصّههاي ناب نقل كند. وي صاحب كرامات است؛ چون هر چه ميگويد، همان ميشود.
دده قورقود داستانسرايي قدرتمند و سخنوري بزرگ است. درواقع، شاعر، حكيم و عارف زمان خويش است؛ عارفي كه ايزدتعالي الهامبخش اوست. پيرمرد شاداب، سرزنده و سرحالي كه به بنا به قولي دويست و نود و پنج سال در اين جهان زندگي كرده است.
وي مردي است مجرّب كه دربارة امور دولتي، جشنها و آداب و رسوم كُهن، كارزار و آشتي و… آگاهي فراواني دارد، و به خوبي ميتواند از عهدة رفع مشكلات بيگهاي اوغوز برآيد.
مهمتر از همة اينها، دده قورقود يك اوزان است؛ اوزاني كه حكايتگر شاديهاي و غمهاي مردمانِ خويش است.او در بيشتر صحنهها، قوپوز)ساز( به دست ظاهر ميشود و از سرگذشت مردان جاودانِ حماسهها و سنّتهاي تركان حرف ميزند و نغمههاي شادمانه و اندوهزا ميسرايد. از صداي سازش دلهاي افسرده و مرده زنده ميشوند، كوههاي خشكيده، سرسبز ميگردند، درختان خشكيده، غرق در شكوفه ميشوند، و آب از چشمههاي خشكيده بر ميجوشد.
باباگرگر - دده قورقود:. گرگر-قورقور كلمه اي تركيبي تركي است. در زبان تركي قور به معاني جرقه٬ شراره٬ اخگر٬ آتشپاره و ... استּ(قورخانه به معني زرادخانه از همين ريشه است). همچنين گورگور به معاني آبشار و شعله٬ و قورقور نيز به معاني آواي درهم و بر هم٬ ظرف آهني براي نوشيدن آب٬ ناودان كوچك٬ قوطي آهني بيضي شكل استּ علاوه بر نام خود گورگور٬ اكثريت مطلق اسامي جغرافيايي پيرامون آن نيز اعم از روستا و رود و كوه و تپه و ... از جمله در غرب آجي چاي٬ در جنوب اوچ بلاغ٬ قره خان بلاغ٬ ديره كلو٬ قزلجه كند٬ و در شمال غري دوغان٬ باشلوجه٬ قوچاق٬...همه تركي است.
گرچه محتمل است كه نام گورگور و يا قورقور داراي معاني فوق الذكر بوده باشد اما با اينهمه بعضي از اهالي ترك٬ در ادبيات فولكلوريك تركي و آذربايجاني و حتي محققين باباگرگر را با دده قورقود و بقعه باباگرگر را با مزار دده قوقود يكي ميدانند. بويژه در ادبيات آشيقي تركي٬ مزارهاي با نام گرگربابا٬ به دده قورقود انتساب داده مي شوند. يكي از محققين در اينباره چنين مي گويد: "در نقل قولهايي كه از برخي از آشیقان ميشود٬ رواياتي مبني بر آنكه دده قورقود با پيغمبر اسلام ملاقات كرده و پس از ديدار با وي در راه بازگشت٬ دين اسلام را به طوايف ترك اوغوز آموخته است.
آنگونه كه ما شنيده ايم در استانهاي كرمانشاه و خوزستان٬ همچنين در خاك عراق٬ مكانهايي با نامهايي مانند باباگورگور٬ باباغرغر و ... وجود دارند. نام اين اماكن با روايات نقل شده از آشیقان منطبق است و مي توان به همچو استنباطي رسيد كه دده قورقود در زمانه خود٬ شخصي مشهور بوده و در مسير خود به حجاز براي ديدار با پيغمبر اسلام ٬ در محلهايي كه اطراق نموده نام خود را به يادگار گذارده است. اين محلها در راه آذربايجان٬ كرمانشاهان٬ خوزستان و عراق بوده و در يك مسير قرار دارند. باباگرگر و بابا غرغر٬ تلفظ فارسي و عربي دده قورقود است.
گرچه امروزه اكثرا فرم "قورقود" بكار می رود با اينهمه شكل صحيح اين نام به ويژه در تركى آذربايجانى "قورخود" به معنى مهيب و يا انديشناك می باشد. امروز در منطقه ترك نشين شمال خراسان-افشار يوردو - در شهرستان تركى بجنورد نيز محلى بنام "قورخود" وجود دارد.
افسانه دده قورقود از آلتایهاى سيبرى به تركستان و از تركستان به قفقاز و خاورميانه و از قفقاز و خاورميانه به سوى آناتولى و آسياى صغير و بين النهرين راهى طولانى طى نموده٬ حكايات آن در هر كدام از اين سرزمينها بارها و بارها از سوى توده هاى
ترك خوانده شده است. با هر خوانش٬ متقابلا بخشهايى از بافت و رويدادهاى آن سرزمين را در خود جذب نموده و به واقع قورقودى نو آفريده شده است. بدين ترتيب هر قورقود در حالى كه ادامه دهنده قورقود پيشين و غير از آن است در عين حال خود او نيز است. افزون بر آن در دنياى ترك٬ روشن بينان خردمندى كه به حيات معنوى توده ها جهت می داده اند از سوى خلق قورقود ناميده شده اند. به همين سبب است كه در دنياى ترك٬ ما نه با يك دده قورقود بلكه با سيستمى از دده قورقودهاى معنوى - تبارى مواجه می شويم و باز به همين سبب است كه در مناطق مختلف دنياى ترك٬ از ازبكستان تا آنادولو و توركمان ائلي در عراق و بويژه در آذربايجان از دربند تا قروه٬ مزارهاى بسيار قورقود مشاهده میشود. تا قورقود دربند و قروه آذربايجان٬ صدها قورقورد ديگر وجود داشته است و دده قورقودى كه در كتاب دده قورقود از آن نام برده می شود نيز تنها يكى از آخرين نمايندگان سلسله قورقودهاست. شخصيت و افسانه هاى دده قورقود متعلق به دنياى تركى و دده قورقود و افسانه هاى دده قورقود ميراث مشترك همه خلقهاى ترك است. آنچه كه انحصاراً به آذربايجان تعلق دارد گونه اى از آن يعنى كتاب دده قورقود است كه بلاواسطه در آذربايجان (تركيه٬ قفقاز و ايران) شكل نهايى خويش را پيدا نموده و به تركى آذربايجانى نگاشته شده است
نام: صابر اصلانی قره داغلو